ويهان جانويهان جان، تا این لحظه: 8 سال و 4 ماه و 15 روز سن داره

بهانه ي قشنگِ من ويهان

اسكار قشنگترين...

  اسكار قشنگترين... اسكار قشنگ ترين حالتِ روحي حسّي فيزيكي هم ميرسه به اون لبخندي كه وقتي اولين عكس 4*3 رو انداختي نشست رو صورتت دلبر كوچك من بعد از دو سالگي بايد دفترچه بيمه ات عكس دار ميشد كه ما از اين جريان اطلاع نداشتيم چون ويزيت دكتر خودت هميشه آزاد بوده و دفترچه قبول نميكرده اما حواشي سفرمون در تهران و بيمارستان اين رو به اطلاع ما رسوند و همين شد كه اولين عكس كوچولوي 4*3 شما به اين زيبايي در صفحه اين روزهايمان نقش بست قشنگه من   ...
31 خرداد 1397

نجواهاي عاشقانه، مادرانه، خاضعانه؛

    بانوي بي همتا، يا حضرت معصومه،     در صحن تو گام پيمودم و بر آستانه كريمه ات سجده شكر بجا آوردم؛     اي تالي زهرا؛ فرزندم، يگانه هستي ام را از جود و سخايت شافعه گر باش اي دخت ولي ا... ...
30 خرداد 1397

عشق نگاره ها؛ سفرنامه خرداد97

  عشق نگاره ها؛ سفرنامه خرداد97: در بدو تشكيل اين وبلاگ نوشته بودم كه خواهانه محيطي شاد و مثبت در وبلاگت هستم اما با گذر زمان كه بزرگتر مي شوي رخدادهاي منفي و مثبت زندگيمون در هم آميخته شدن و من در امتداد رسالت خاطره نويسي مادرانه ام صداقت را پيشه قرار داده ام:؛ 14 و 15 خرداد 97 تعطيلاتش با سفر سه روزه به تهرانو قم  يه جور خاصي خاطره شد منظورم از يه جور خاص يعني هم تلخ بود و هم شيرين اگه نظر من باشه كه تلخي ش بيشتر بوده تا شيريني ش ولي در مجموع بهت خوش گذشت جز اون شب كذايي كه تا صبح تو بيمارستان امام تهران بوديمو... تو بيهوش و من گريون... كه كم از بيهوشي نداشتم داستان اين بود كه خونه خاله الهه ب...
30 خرداد 1397

سي ماهگيت مبارك عشقه دلم

  ماهكم ، پسركم ، 30 ماهگي ات قرين دل خوشي هايت خوشبختي يعني تقارن سي ماهگي ات با روزهاي سي سالگي ام، قشنگترينم، عشقه دلم، مطمئن باش اينجا كه ايستاده ام هميشه بهترين ها رو برات خواسته ام و اگه تصميمي گرفتم رويايي جز رشد دنياي كوچكت در ذهن نداشتم دلبرك شيرينم، ميدونم سخته ولي ميفرستمت تا با هم بودن را ياد بگيري و كشف كني كودكانه هاي وجودت را كه عاشقانه هايم در بند كودكانه هايت است. خدايِ من خودت نگهدارش باش اي خالق من و فرزندم#مهدكودك   ...
31 ارديبهشت 1397

اين روزها...(ارديبهشت 97)

  اين روزها!!! بهانه قشنگه روزهاي آرزوهام، عشقه دلم، روزهاي ابتدايي بيست و نه ماهگيت با تصميمات بزرگي همراه بود و در آستانه سي ماهگي بزرگترين تجربه هاي سختو شيرين خانواده سه نفره ما رقم خورد؛ اولين: شروع مهد رفتنت كه هميشه تلاش كردم بموقع اتفاق بيفته تا روزنه شاخه هاي درهم تنيده رشد در آينده اي روشن و سرشار از موفقيت برات باشه؛  از 15 ارديبهشت  چند تا مهدكودك خوب و سه ستاره كه نزديك خونه و محل كارم،  انتخاب كردم بعد با هم رفتيم و چند روزي آيتم هاشونو چك كرديم تا بالاخره يكيشو انتخاب كرديم درواقع انتخاب من بود با ايده آل ها و الويت هايي كه در ذهنم ميپروروندم و امي...
31 ارديبهشت 1397

اين روزها

  عشقدونه خوشگلم دو هفته تعطيلات نوروز به ديد و بازديد و گشت و گذار گذشت و متوجه گذر زمان نشديم حتما خيلي خوش گذشت كه گذر زمان رو احساس نكرديم. نورزوت خجسته باد جونو دلمون. مهم ترين دستاورد تعطيلات نوروز باي باي پستونك و ترك اين عادت دهاني براي شما بود كه بسي خوشحاليم  كه اين پروسه با موفقيت ما به پايان رسيد و من يك مادر موفق و خوشبختم كه پسري چون تو دارم. هرچند روزهاي اول كمي بهانه ميگرفتي ولي چون درك ميكردي عيده و فروشگاه بي بي كيش تعطيله پس بايد صبر كنيم و تو اين زمان بايد بدون پستونك بخوابي..... چند روز كه گذشت از اونجائيكه تقريباً همه سوراخ سُنبه هاي خونه ما پستونك شما بوده و م...
30 فروردين 1397

28 ماهگيت تازه تر از بهار؛ 

  28 ماهگيت تازه تر از بهار؛  لطيف تر از بوي عيد ؛ دلبندشيرينم؛   از نظر طبيعي، بهار، يعني نو شدن و تازه شدن يعني جان دوباره گرفتنِ كوه و دشت و دمن.  ازنظر علمي هم بهار، به يك سري عوامل فيزيكي و شيميايي پيچيده گفته مي شود كه اصلاً سَر در نمي آورم. راستش را بخواهي بعضي ها از شلوغي پياده روها مي فهمند بهار شده. از عطر عودي كه بازارچه هاي قديمي شهر را پُر ميكند؛ از مغازه هاي شلوغ ؛ هركسي براي آمدن بهار نشانه هاي خاصِ خودش را دارد. از نظر من اما بهار، زماني است كه از خوشحالي، گونه هايت گُل مي افتد، دندان هايت را مي توان ديد. لبخند بزن...عيد، همين لحظه ساده ست. مت...
26 اسفند 1396

موهای ابریشمی ت & آتلیه

  پسر شیرینم،عزیزترینم، چند قدم مانده تا بهار، بالاخره اطرافیان موفق شدنو من راضی شدم موهاتو کوتاه کنم موهای ابریشمی که با خودت از بهشت آورده بودی تو این ۲۷ ماه کلی بلند شده بودن و خودت دوست داشتی موهاتو کوتاه کنی و مدام میگفتی مثل موهای دایی جون محسن کوتاه بشه… خلاصه…. نتیجه این شد که دوشنبه 21 اسفند 96 دلمونو بیشتر بردی با موهای کوتاهت قشنگترینم     بعد اصلاح هم رفتیم آتلیه برای عکسای عید; اونجا عاشق مداد رنگیهای بزرگشون شدی که تو عکس هست     اسفند96     ...
26 اسفند 1396