جشن در جشن
جشن در جشن ده روزگيه ادليا جونمون ، پدرجون گوسفند قربوني كرد و شبش هم خونه مادرجون اينا مهموني بود ولي ما قائمشهرعروسي دوستم ليلا جون دعوت بوديم و فقط عصري رفتيم هداياي خودمون تقديم ادليا كرديم و بعدشم رفتيم عروسي با خاله جون فرشته و سميه جون و شما كلي آقا بودي يعني تا اون شب نديدم اينجور آروم جايي بشيني آخه آقاي كي بودي شما ... پسر با پرستيژ خودمي عزيز دلممم شب قبل از مراسم ، حياط خونه پدرجون هديه ما به فرشته كوچولومون: ادليا اين عروسكم هديه شما ويهان دردونه به ادل...
نویسنده :
مامان ويهان جون
12:44